مدل مشارکتی پنج نیرو
مدل نیروهای پنچگانه بر این فرض استوار است که مزیت رقابتی یک شرکت در یک بازار بسیار رقابتی بهتر ایجاد می شود .حدود یک دهه بعد از ارائه مدل پورتر ،مکتب جدیدی تکامل یافت که از طریق مدل مشارکتی پنج نیرو بر نقش مثبت توافق های شرکت و نه رقابت بین شرکای یک صنعت تاکید داشت .و این همان چیزی است که «مزیت مشارکتی» نامیده می شود.نکته مهم در مکتب جدید بر این بود که سازمان ها لزوما نباید یکی از دو راه رقابت با مشارکت را انتخاب کنند بلکه مسئله واقعی این است ،که چه موقع باید اقدام به مشارکت و چه موقع باید اقدام به رقابت کنند .سازمان های برای این مسئله با موارد زیر مواجه هستند:
-انتخاب ترکیب استراتژی های رقابتی و مشارکتی مناسب
-ترکیب دو عنصر رقابت و مشارکت به نحوی که تقویت کننده و سازگار باهم باشند و اثرات نامطلوبی نداشته باشند.
-بهینه کردن موقعیت کلی شرکت بر مبنای بهره برداری از مزیت رقابتی و مزیت مشارکتی.
مدل پنج نیرو رقابتی :
1.رقبای صنعت: مشارکت افقی با سایز شرکت های تولیدکننده کالاهای بسیار مرتبط.
2.تامین کنندگان: مشارکت عمودی با تامین کنندگان قطعات و خدمات سازمان که توافق نامه های شبیه ادغام هم خوانده می شود.
3.خریداران:توافق نامه های مشارکتی گزینشی با بعضی از مشتریان یا کانال های توزیع خاص ،که بالاتر از روابط معمول است .
4.جانشین ها : اتحادهای متنوع سازی بین تولیدکنندگان کالاها و خدمات جانشین و مکمل
5.تازه واردها: اتحادهای متنوع سازی با شرکتها که قبلا دربخش های نامرتبط به تازگی در بخش های که مرز های بین صنایع به دلیل امکانات تکنولوژی در حال کمرنگ شدن است .
گروه استراتژیک
طبقه بندی شرکت های موجود در یک صنعت به گروه های استراتژیک شیوه ای است که مدیران استراتژیک طریق آن محیط رقابتی را درک می کنند .یک گروه استراتژیک مجموعه از واحد های تجاری شرکت هایی است که استراتژی های مشابهی را با منابع مشابه دنبال می کنند .
مفهموم گروه استراتژیک به این معناست که اولا رقبای اصلی شرکت در داخل همان گروه یافت می شوند و ثانیا هر یک از گروه های استراتژیک وضعیت متفاوتی از لحاظ نیروهای بچگانه رقابتی دارند . بنابراین برخی گروه های استراتژیک نسبت به بقیه مطلوب تر هستند زیرا تهدید های کمتر فرصت های بیشتری دارند . ممکن است ورود به یک گروه استراتژیک خاص ، فرصت تلقی شود . محدودیت های یک گروه استراتژیک شامل محدودیت های ورود و محدودیت های خروج است .
یک تیپ یا گونه استراتژیک به مجموعه ای از سازمان ها با جهت گیری استراتژیک مشخص و ترکیب ساختار ،فرهنگ و فرایند های سازگار شده با استراتژی اطلاق می شود.مایلز و اسنو 1978یک گونه شناسی از شرکت های درون یک صنعت ارائه کرده اند.
1.مدافعان :شرکت هایی که خط تولید آن ها محدود است بر افزایش کارایی عملیات خود تاکید دارند. این «هزینه گرایی» آن ها را از خلاقیت نوآوری در حوزه های جدید باز می دارد.
2.فرصت جویان (آینده نگرها،پیشگامان ): شرکت های جستجوگر و آینده نگری هستند که خط تولید نسبتا گسترده و بزرگی دارند و بر نوآوری در محصول و فرصت های بازار تاکید دارند .این «فروش گرایی» آن ها را تا حدودی نا کارا می نماید .در شرکت ها خلاقیت را بر کارآیی ترجیح می دهند.این گروه در واقع استراتژی تهاجمی دارند.
- تحلیل گران : شرکت هایی هستند که در دو حوزه با ثبات و متغیر بازار -محصول مختلف فعالیت می کنند . در حوزه های با ثبات بر کارایی و در حوزه عای متغیر بر خلاقیت تاکید می شود.مثل شرکت پراکتر اند گمبل .
- منفعل ها : شرکت های منفعلی هستند که فاقد یک رابطه با ثبات بین استراتژی ،ساختار و فرهنگ هستند .پاسخ های آن ها به فشار محیطی معمولا به شکل تغییرات بخشی ،تدریجی جزئی می باشد.