بیشینه سازی پول پر برکت
ساختار فکری مثبت با ارتعاشی عالی درباره ی پول پربرکت در واقع نیمی از شالوده ای محکم را برای رسیدن شما به عالی ترین مرحله از جذب کردن پول پربرکت تشکیل میدهد بخش دیگر این شالوده به چگونگی رفتار شما با پول مربوط میشود زیرا چگونگی رفتار شما با پول آشکار میکند که پول چگونه به شما واکنش نشان میدهد این دو عامل مهم به همراه ،هم جریان فراوانی و پول پربرکت را در زندگی شما فعال میکنند و همچون فنری هستند که شما را به سوی مرحله ی بعدی پرتاپ خواهند کرد.
اگر خشم یا رنجشی را نسبت به انسانهای توانگر و ثروتمند احساس می کنید؛ درست مانند این است که همین خشم و رنجش را نسبت به پول احساس می کنید. آیا تاکنون پیرامون افرادی قرار گرفته اید که از شما خشمگین و آزرده خاطر هستند؟
بی گمان در چنین وضعیتی قرار گرفته اید همه ی ما در چنین وضعیتی قرار می.گیریم آیا میخواهید همیشه پیرامون این افراد حضور داشته باشید؟ پاسخ شما بی تردید منفی است بهتر است توجه داشته باشید که هزینه کردن افراطی پول و انباشتن بی هدف آن؛ هیچ یک؛ برای جذب کردن ،فراوانی شیوه ای مؤثر و کارآمد نخواهند بود.
ولخرجی کردن نشان میدهد شما نسبت به پول داشتن به راستی احساسی خوب و خوشایند ندارید و پول نیز از انرژیهای ناآرام و اشفته دور می شود نگه داشتن و انباشتن پول نیز نشان دهنده ی ترس است و پول از ترس می گریزد.
شما باید به شیوه ای شایسته و با نگاهی سرشار از احترام به پول توجه کنید.
هرچه اعتبار و ارزشی بیشتر را برای پول در نظر بگیرید؛ پول نیز بیشتر به سوی شما می آید. شما همچنین باید به شیوه ای هدفمند و برنامه ریزی شده بکوشید پولتان را ،هزینه پس انداز و بیشینه سازی کنید.
شما همیشه باید به طور کامل نسبت به پول نگرشی سرشار از حس احترام و ارزشمندی داشته باشید وقتی سخن از احترام گذاشتن به میان می آید؛ در واقع حالتی از ارزشمندی و افتخارآمیزی مطرح است من به راستی پول را همچون بخشی از وجودم در نظر میگیرم و بی تردید با خودم با احترام رفتار میکنم شما به منزله ی انسانی که روی این کره ی خاکی قدم میزنید به راستی محترم و ارزشمند هستید این موضوع درباره همه داشته ها کردارها و اموری حقیقت مییابد که به گونه ای به شما مربوط میشوند پول نیز یکی از این امور به شمار می آید. در این مرحله چند اقدام ساده و ابتدایی را درباره ی پول پربرکت مطرح میکنم که شما می توانید آنها را هنگام رسیدگی کردن به پولتان به ببرید :
پولتان را مرتب و منظم نگه دارید
پولتان را بسیار مرتب و منظم در کیف پولتان یا هر محل مناسب دیگر نگه دارید. من اغلب اسکناس هایم را بر مبنای مبلغ آنها مرتب میکنم و داخل کیف پولم قرار میدهم. همیشه گوشه اسکناسها را صاف میکنم و دقت دارم که روی همه ی آنها به یک سمت .باشد به ندرت اسکناسی را به صورت مچاله شده داخل جیبم قرار میدهم ،البته توجه داشته باشید که من نیز گذشته قبل از آن که فلسفه ی پول پربرکت را بپذیرم و اجرا کنم چنین کاری را بارها و بارها به اشتباه انجام داده ام به هر حال بهتر است.
بدانید یک کیف پول نامرتب ممکن است به یک زندگی مالی آشفته نابسامان بینجامد وقتی کیف پولتان را بسیار مرتب و سازمان دهی شده نگه میدارید؛ نشان میدهید که به شیوه ای شایسته و احترام آمیز با خودتان و پولتان رفتار می کنید .
همیشه مقداری پول نقد را همراه تان داشته باشید
من همیشه دست کم 200 دلار پول نقد همراهم دارم .در آینده توضیح خواهم داد ،
که با این مبلغ چه کاری انجام میدهم؛ اما هم اکنون شما فقط باید این نکته را بدانید همراه داشتن مقداری کافی پول نقد به شیوه ای مرتب و سازمان دهی شده به من کمک می کند تا جریان فراوانی را در زندگی ام احساس کنم همراه داشتن این مبلغ سبب می شود بتوانم به شیوهای سخاوتمندانه به یک پیشخدمت محترم و پرتلاش انعام دهم یا مبلغی مناسب را به انسانی هدیه کنم که به پول نیاز دارد همراه داشتن این مبلغ همچنین کمک میکند تا در آن هنگام که به پول نقد نیاز دارید، مجبور نشوید چنین بگویید من پول نقد ندارم.
در گذشته نوشته ام که بکوشید پولتان را به شیوهای هدفمند و هوشمندانه ،هزینه پس انداز و بیشینه سازی .کنید در این صورت ذره ذره ی پولی را می پذیرید که به سوی شما و زندگیتان جریان مییابد و آن پول را به همان موضوعی اختصاص میدهید که از قبل درباره اش تصمیم گرفته اید.
بعدها در این باره بیشتر توضیح میدهم مطرح کردن این موضوع در این مرحله فقط جنبه اطلاع رسانی .دارد به بیان دیگر در این مرحله نباید کاری متفاوت انجام دهید من به شما خواهم گفت که چه اقدامی را چه زمانی شروع کنید.
نخستین بیشینه سازی من در زمینه ی پول پر برکت
در حالی که من نیز انسانی اهل معنویت هستم؛ تصمیم گرفتم بخشیدن یک دهم از درآمدم را به همراه پس انداز کردن بخشی از آن اجرا کنم مبلغ دریافتی من در آن از زمان بسیار اندک به نظر میرسید.
در آن دوره درآمد هفتگی من پس از کسر مالیات حدود ۱۸۵دلار میشد و بدهی کارت اعتباری ام نیز ۷۰۰ دلار بود ،البته این بدهی ممکن بود بیش از یک میلیون دلار باشد و من باید بابت این موضوع از خداوند سپاسگزاری می کردم که بدهی ام چندان زیاد به نظر نمیرسید در آن زمان ذره ای پس انداز یا دارایی و سرمایه ای دیگر نداشتم در آن روزگار به معنای واقعی از سرمایه گذاری کردن نیز هیچ نمی دانستم البته این موضوع به حدود سی سال قبل مربوط می شود؛ پس جایز نیست بر من سخت بگیرید.
به هر حال پس از دریافت کردن چک بعدی ام ۱۰ درصد از آن را بخشیدم که ۱۸/۵۰ دلار میشد و ۱۸/۵۰ دلار دیگر را نیز به حساب پس اندازم انتقال دادم این موضوع را به روشنی به یاد میآورم زیرا برای نخستین بار بود که بخشی از درآمدم را به کاری خیرخواهانه اختصاص میدادم ،همچنین در آن زمان برای نخستین بار می کوشیدم درصدی از درآمدم را پس انداز کنم در آن ،روزگار کمابیش ۲۱ ساله بودم و شاید چند سال از مستقل بودنم میگذشت به هر حال این دو مفهوم در آن روزها رای من بسیار جدید به نظر میرسیدند فکر میکنید من در این باره چه میدانستم؟
در عمل هیچ نمیدانستم من فقط و فقط به توصیه ای عمل کردم که آن را بارها و بارها شنیده و خوانده بودم ،البته ،اکنون بیش از دو دهه ی بعد میتوانم بگویم متعهد بودن به انجام دادن این تمرینهای بنیادین در واقع یکی از سه نمونه کار شگفتی آفرین محسوب میشود که در صدر اولویتهای من قرار دارند و من آنها را در طی این سالها انجام داده ام .
پس از بخشیدن و پس انداز کردن فقط ۱۴۸ دلار برایم باقی میماند تا کل هفته ام را با آن بگذرانم من پولی کافی داشتم تا اجاره خانه ام را بپردازم مواد غذایی ضروری ام را بخرم و هزینه حمل و نقلم را پرداخت .کنم بسیار هیجان زده بودم که مقداری پول در حساب پس اندازم داشتم؛ اما در این باره نگران بودم که چگونه میتوانم کل هفته ام را با ۴۰ دلار یا اندکی بیشتر بگذرانم. توجه داشته باشید که این ،مبلغ پس از پرداختن همهی هزینههای ضروری و صورت حساب هایم برایم باقی می ماند.
البته زمان پرداخت بدهی کارت اعتباریام نیز حدود سه هفته ی بعد فرامی رسید. مطمئن نبودم چگونه میتوانم صورت حسابم را به موقع پرداخت کنم با این حال که
آگاهانه تصمیم گرفتم در این باره نگران نباشم بلکه بکوشم به مطالبی اعتماد کنم درباره ی برکت آفرینی کارهای خیرخواهانه خوانده بودم همچنین در آن هنگام که درباره ی پول به احساس ترس و تنش دچار میشدم تکرار کردن جمله هایی تأکیدی و مناسب را شروع می کردم.
پس از گذشت چند روز به همراه دوستم ،مایکل بهترین دوست ،او استیون و همسر ،استیون الیزابت شام می خوردیم از قرار ،معلوم الیزابت شخصی را برای کارکردن پاره وقت در دفتر کارش جست وجو میکرد که بتواند سریع تایپ کند به کار کردن با نرم افزار مایکروسافت ورد در سیستم عامل مکینتاش تسلط داشته باشد.
من در آزمون ،تایپم در بهترین حالت ۱۲۰ واژه را در هر دقیقه تایپ کرده بودم و اشتباه نداشتم ،بنابراین در نگاه نخست بهترین گزینهی ممکن به نظر میرسیدم و احتمال انتخاب شدنم برای این شغل وجود داشت من میدانستم که مکینتاش گونهای سیستم عامل رایانه است؛ اما درباره ی نرم افزار مایکروسافت ورد هیچ اطلاعی نداشتم به هر حال وقتی الیزابت از من پرسید که آیا برای پذیرفتن چنین شغلی آمادگی دارم یا خیر؛ پی بردم که او دستمزدی ۱۸ دلاری را بابت یک ساعت کار در نظر گرفته .است این مبلغ کمابیش سه برابر درآمد یک ساعت كاري من در آن ،زمان البته پس از کسر ،مالیات بود من به او گفتم که پیشنهادش را بی تردید می پذیرم.
سپس به یکی از دوستان ،ثروتمندم ،استفانی تلفن کردم که از نظر سنی بسیار بزرگتر از من بود و رایانه ای در خانه اش داشت در آن ،روزها رایانه داشتن به راستی امتیازی ویژه محسوب می.شد از استفانی پرسیدم آیا به کار کردن با نرم افزار مایکروسافت ورد در سیستم عامل مکینتاش آشنایی دارد یا خیر. پاسخ او مثبت بود. استفانی به من پیشنهاد داد به خانه اش بروم و کارکردن با این نرم افزار را با رایانه ی او بیاموزم در طی سه روز ،بعد آن قدر در این زمینه آموزش دیده بودم که بتوانم آن مسؤولیت شغلی را به شیوه ای متقاعد کننده بپذیرم و انجام دهم چندی نگذشت که همه ی بدهیهایم را پرداخته و متقاعد شده بودم بخشیدن پس انداز کردن بخشی از درآمدم به راستی اندیشه و اقدامی شگرف است اطمینان دارم که شما نیز میتوانید به چرایی این حقیقت پی ببرید!!!!!
آیا فکر میکنید یافتن شغلی جدید و بهره مند شدن از درآمدی افزوده رویدادی اتفاقی بود؟ من در این باره مطمئن نیستم فقط میدانم از نظر مالی در وضعیتی ناخوشایند قرار داشتم که به سرعت از بد به بدتر تبدیل میشد؛ تا این که به صورت هدفمند مسیرم را تغییر دادم .
لحظه ای درنگ کنید !
آیا این موضوع در کل اهمیت دارد که چه مقدار از درآمدمان را ببخشیم ؟
درست همان گونه که شما ممکن است درباره ی میزان مبلغ بخششتان و چگونگی به کارگیری آن سؤالهایی داشته باشید؛ در گذشته، در ذهن من نیز سؤالهایی در این باره مطرح شده بود .البته من ،نیز، همچون شما، به قدرتی یگانه ایمان دارم که آفریدگار جهان و جهانیان است.
به هر حال بهتر است بگویم سفر شگفت انگیز بخشش من برمبنای همان اندک آموزههای مذهبیام شروع شد در حالی که فلسفه ی پول پربرکتم را برای انسانها مطرح میکردم؛ بسیاری از آنان تصمیم میگرفتند میزان بخشششان و چگونگی به کارگیری آن را برمبنای اصول دین خودشان و آموزههای مذهبیشان تعیین کنند. شما نیز در این زمینه حق انتخاب دارید بی تردید تا زمانی که چنین اقدامی را انجام ندهید و از برکت آن بهرهمند ،نشوید نمیتوانید به اهمیت این حقیقت پی ببرید که
چرا خداوند به ما سفارش کرده است بخشش و سخاوتمندی را پیشه ی خود کنیم. در کتابهای مقدس بارها و بارها به موضوع بخشش و سخاوتمندی سفارش شده .است بسیاری از انسانهای مذهبی و معنوی نیز در این باره سخن میگویند و مردم را به انجام دادن این کار ترغیب و تشویق می.کنند اگر شما نیز انسانی مذهبی هستید یا در مسیری معنوی قرار دارید؛ بی تردید بخشی از درآمدتان را به کارهای خیرخواهانه اختصاص میدهید یا در گذشته چنین کاری را انجام داده اید از سوی ،دیگر اگر تاکنون چنین کاری را انجام نداده اید؛ هنوز برای تسلیم شدنتان زود .است به خواندن این مقاله ادامه دهید به شما نوید میدهم با پیامدهایی روبه رو خواهید شد که به راستی ارزشمند هستند .
من اندکی در این باره اندیشیدم و به نتیجه ای شگرف .رسیدم در هر یک از ادیان الهی به راستی اصولی ویژه برای بخشیدن و سخاوتمندی وجود دارد؛ اما همه ی این اصول تعیین شده اند تا ما به اهمیت بخشش و سخاوتمندی پی ببریم و بکوشیم بخشندگی را به یکی از ویژگیهای بارز شخصیتیمان تبدیل کنیم.
در آن زمان حقیقتی را جست وجو میکردم تا کمکم کند میان انسانها پلی بزنم و به آنان کمک کنم تا ذهنی ،باز گشوده و پذیرا داشته باشند کاترین پاندر اغلب این جمله ی تأکیدی را مطرح میکند سخاوتمندی ام به توانگری ام می انجامد.
فکر میکنم خانم کاترین پاندر نیز در این باره با من هم عقیده است که ویژگی بخشندگی و سخاوتمندی در کل یک ویژگی خوب، شایسته و خداپسندانه به شمار می آید؛ فرقی نمی کند ما تصمیم میگیریم چنین کاری را به چه نامی و چگونه انجام دهیم در هر صورت، بکوشید انسانی بخشنده و سخاوتمند باشید!
اکنون، بخشی از چرایی تأکید کردنم را درباره ی این گونه زیستن برای شما شرح میدهم رفتار سخاوتمندانه به ضمیر ناخودآگاهتان پیام میدهد کـه شـما پولی فراتر از نیازتان دارید.
اگر بتوانید ۱۰ درصد یا حتی درصد از درآمدتان را به آسانی جدا کنید و آن را به کارهای خیرخواهانه اختصاص دهید؛ میتوانید به آسانی و به سرعت شاهد باشید که پولی بیشتر به جای آن به سوی شما روان خواهد شد. آیا درست میگویم؟ ،وقتی به جای این که مجبور باشید خودتان را به انجام دادن چنین کاری متقاعد کنید انجام دادن آن را به عادت خودتان تبدیل کنید؛ به طور کامل در حیطه ی معجزه آسای پول پربرکت قرار خواهید گرفت وقتی به مرحله ای برسید که ۱۰ درصد از درآمدتان را به صورت عادت گونه بابت کارهای خیرخواهانه به گردش بیندازید؛ پی میبرید مسیر جریان پول پربرکت را به سوی کیف پولتان هموار و گشوده کرده اید برای نمونه میتوانید تصور کنید ۱۰ دلار را به یک پیشخدمت پرتلاش و وظیفه شناس انعام می دهید.
ادامه دارد …
منبع : مجموعه ای از کتابهای خانم هالی الکساندر