ماهیت اجرای استراتژی
تدوین استراتژی وجوه تمایز مختلفی باهم دارند .مهمترین این تمایزات به شرح زیر است:
-تدوین استراتژی یعنی مدیریت بر نیروها، قبل از عمل .اما اجرای استراتژی یعنی مدیریت بر نیروها ،به هنگام عمل.
-در تدوین استراتژی بر« اثر بخشی» و در اجرای آن بر کارایی تاکید می شود.
-تدوین استراتژی یک فرایند «ذهنی» اما اجرای استراتژی یک فرایند «عملیاتی» است.
-تدوین استراتژی مستلزم قضاوت شهودی و مهارت تحلیلی است اما اجرا مستلزم داشتن انگیزه و مهارت های رهبری است.
-تدوین استراتژی نیازمند ایجاد هماهنگی بین تعداد محدودی از افراد اما اجرا نیازمند ایجاد هماهنگی بین افراد زیادی است.بر حسب نحو سازماندهی و ساختار شرکت ، تنوع گروه مجری استراتژی بیشتر از تنوع گروه طراح استراتژی است .
در مرحله اجرای استراتژی ،مسئولیت از عهده استراتژیست ها برداشته میشود و به مدیران بخش های واحدهای وظیفه ای محول می شود . مشارکت مدیران بخش ها در تدوین استراتژی و مشارکت استراتژیست ها نیز در اجرای استراتژی تا حد ممکن ضرورت دارد.
عناصر اجرای استراتژی از دیدگاه دیوید
–تعیین هدف سالانه
-تعیین سیاست ها
-تخصیص منابع
-تغییر ساختار فعلی زمان
-تجدید ساختار مهندسی مجدد
-تجدید نظر در پاداش و برنامه های انگیزشی
-کاهش مقاومت در برابر تغییر
–سازگارکردن مدیران با استراتژی
-تقویت فرهنگ پشتیبان استراتژی
-تطبیق فرایندهای تولید/عملیاتی استراتژی
-تشکیل یک واحد مدیریت منابع انسانی اثر بخش
-در صورت لزوم کاهش نیروی انسانی و حتی گاهی تغییر مدیریت.
عناصر اجرای استراتژی از دیدگاه هانگر و ویلن
از نظر هانگر و ویلن اجرای استراتژی عبارت است از مجموع فعالیت ها و انتخاب هایی که برای اجرای یک طرح استراتژیک لازم و ضروری است.«اجرای استراتژی فرایندی است که بر اساس آن استراتژی ها و سیاست ها با بهره گیری از برنامه ها ، بودجه ها، و رویه ها ، به اجرا درمی آیند و عملی می شوند.» اجرای استراتژی ، ترکیبی از ایجاد برنامه برای یکسری از فعالیت ها سازمانی ، بودجه برای تخصیص منابع به فعالیت های جدید و رویه هایی برای انجام فعالیت روزانه می باشد.
عناصر اجرای استراتژی از دیدگاه پیرس و رابینسون
سه جنبه یا مرحله اساسی اجرای مدیریت عبارت است از: شناخت هدف های سالیانه قابل اندازه گیری و مورد توافق-تدوین استراتژی های وظیفه ای مشخص -تدوین و اعلام خط های مشی های مختصر به عنوان تصمیم گیرندگان .آن ها معتقدند که برای اجرای اثر بخش استراتژی جدید، باید «نهادینه» شود.نهادینه سازی استراتژی یعنی استراتژی زندگی روزمره شرکت را تحت تاثیر و نفوذ کامل خود قرار دهد.سه عامل سازمانی : ساختار-رهبری- فرهنگ سازمانی .
عناصر اجرای استراتژی از دیده تامپسون و گمبل
تامپسون و گمبل عنوان می کنند که شرکت برای اجرای استراتژی باید 8وظیفه مهم را انجام دهد عبارتند از:
1.ایجاد سازمانی توانمند برای اجرای استراتژی تامین نیروی انسانی -ایجاد توانمندی های پویا و شایستگی محوری -ساختاردهی سازمان و تلاش کاری .
2.تخصیص منابع کافی برای فعالیت های مهم مرتبط با استراتژی .
3.ایجاد سیاست و رویه هایی که اجرای استراتژی را تسهیل می کنند.
- تاکید بر بهبود مستمر در انجام فعالیت های زنجیره ارزش.
- برقراری سیستم های اطلاعاتی و عملیاتی برای کمک به اجرا استراتژی.
6.پیوند پاداش ها و مشقوق ها به میزان دستیابی به اهداف عملکرد.
7.پرورش یک فرهنگ شرکتی خوب و حامی اجرا استراتژی.
- رهبری قوی برای پیشبرد اجرای استراتژی .
عناصر استراتژی از دیدگاه رابرت گرنت
سیستم های رسمی برنامه ریزی استراتژی ممکن است در تدوین استراتژی خیلی موثر نباشند؛ارزش اصلی آنها در ایجاد مکانیزمی برای مرتبط کردن استراتژی به یک سیستم پیاده سازی استراتژی شامل برنامه برنامه ریزی عملیاتی -هدف گذاری – تخصیص منابع است .مدیریت استراتژیک به طور معمول به عنوان فرایندی دو مرحله ای شناخته شده است : ابتدا تدوین سپس پیاده سازی.مفهوم مدیریت استراتژیک به عنوان فرایندی از بالا به پایین که مدیران ارشد سازمان استراتژی را تدوین و سطوح پایین آن را پیاده می کند.معتقد است که اجرای استراتژی با پیوند فرایند استراتژی با عمل «از طریق برنامه عملیاتی» انگیزش و پاسخگویی «از طریق مدیریت عملکرد»و تخصیص منابع «از طریق بودجه بندی» محقق می شود.
