قوانین موثر در ارتباطات | بخش اول قانون اعتبار سنجی

قوانین موثر ارتباطات ، تاثیر پیامتان را به حداکثر برسانید…

1» قانون اعتبار سنجی

اثربخش ترین پیام ،آن پیامی است که زندگی اش می کنید .

 

این اولین قانون ارتباط مهم تر از بقیه نیست اما باز هم به دلیل خاصی قانون اول است در برقراری ارتباط اگر این قانون را یاد نگیرید و زندگی نکنید قانون های دیگر کمک زیادی به شما نخواهند کرد هر آنچه هستید به هر چیزی که میگویید اعتبار می بخشد همان طور که دوستم جیمی کرن ،لیما بنیانگذار شرکت محصولات آرایشی آی تی در کتابش به نام باورش کن می نویسد.

 اعتبار به طور خودکار موفقیت را تضمین نمی کند اما بی اعتباری تضمین شکست است اگر چیزهایی را بگویید که خودتان به آنها عمل نمیکنید حرفتان اعتباری ندارد و ارتباطتان موفق نخواهد بود.

ویژگیهای یک ارتباط واقعی و موثر چیست ؟

برای شناخت خود و تبدیل شدن به خود واقعیتان در ارتباط با دیگران و برقراری ارتباطی ،واقعی باید پنج کار را انجام دهید.

 شفاف باشید

ارتباط چیزی بیشتر از به اشتراک گذاشتن اطلاعات است ارتباط در واقع به اشتراک گذاشتن خود واقعی شماست این سطح از صداقت کلید ارتباط با مردم است.

 برنه براون در کتاب خود به نام موهبت کامل نبودن می گوید اعتبار مجموعه ای از انتخاب هایی است که هر روز باید انجام دهیم اعتبار یعنی انتخاب واقعی بودن و آشکار شدن انتخاب روراست بودن انتخاب اینکه اجازه دهیم خود واقعی ما دیده شود واقعی بودن و شفاف بودن میتواند خطرناک به نظر برسد مردم ممکن است خود واقعی شما را دوست نداشته باشند.

 اما ممکن است نسخهٔ ساختگی شما را هم دوست نداشته باشند و اگر هم در ابتدا از نسخهٔ غیر واقعی شما خوششان آمده وقتی متوجه شوند که این واقعاً شما نیستید دیگر آن را هم دوست نخواهند داشت.

 اما آیا ترجیح نمیدهید به خاطر آنچه واقعاً هستید، دوست داشته شوید یا نشوید؟ من که این طور ترجیح میدهم مردم به دنبال ارتباطات بی نقص نیستند بلکه روابطی واقعی میخواهند سخنرانانی که در ارتباطات خود گشوده و واقعی اند به این دلیل جذاب اند که شکست ها و موفقیتهای خود را به اشتراک میگذارند.

 آنها میتوانند روراست و راحت صحبت کنند و درعین حال با دیگران همدل باشند شفافیت شجاعت میخواهد و مردم چنین شجاعتی را تحسین میکنند؛ به خصوص وقتی که ببینند گوینده برای شنوندگان خود ارزش قائل است.

 جان اشتاین بک داستان نویس برنده جایزه نوبل میگوید نوشته های یک انسان خودِ اوست فرد مهربان با مهربانی مینویسد فرد بدجنس با بدجنسی فرد عاقل هم خردمندانه مینویسد وقتی مردم خودشان هستند هم نوشتار و هم گفتارشان منعکس کننده هویت آن هاست اگر میخواهید من را بشناسید، کتابهایم را بخوانید یا به صحبت هایم گوش دهید.

 من از اوایل دهه بیست زندگی ام دیگر از تلاش برای ارائه یک تصویر غیرواقعی از خودم دست کشیدم از آن ،زمان هرگز سعی نکردم جز خود ناکاملم کس دیگری باشم این تصمیم من زمانی در معرض آزمایش قرار گرفت که در اوایل دهه سی زندگی ام شروع به نوشتن کتاب کردم ناشر من درباره چند چیز به من هشدار داد که معتقد بود به فروش کتابهایم لطمه میزند.

 من میخواستم کتابهایم را خطاب به رهبران بنویسم او گفت که این کار مخاطبانم را بسیار محدود می.کند ضمناً من عاشق فهرستها و اعداد هستم و دوست دارم آنها را در کتابهایم بگنجانم باز هم ناشر گفت که خوانندگان این جور چیزها را دوست ندارند و توصیه کرد.

 که استفاده از این فهرستها و نمودارها را متوقف کنم من به طور جدی به تغییر سبک خود فکر کردم تا بتوانم ناشرم را راضی کنم اما در نهایت تصمیم گرفتم که باید همانی باشم که هستم احساس کردم رسالت من کمک به رهبران است. استعداد ،من تدریس رهبری است من در قالب فهرستها نمودارها و اعداد فکر میکنم تصمیم گرفتم کتابهایی را که فکر میکردم باید بنویسم بنویسم؛حتی اگر حرفهایم به گوش مخاطبان کمی برسد.

ثابت قدم باشید.

مارک باترسون میگوید: تقریباً هرکسی اگر به قدر کافی پیوسته و سخت و هوشمندانه کار ،کند میتواند تقریباً هر کاری را انجام دهد باترسون در اینجا از پشتکار صحبت میکند.

 از آنجایی که بهترین عامل پیش بینی کاری که یک فرد امروز انجام میدهد کاری است که دیروز انجام داده الگوی ثابتی از پشتکار و پیوستگی به فرد اعتبار میدهد کاری که مکرراً انجام میدهید به دیگران اعلام میکند که چه کسی هستید.

 وقتی برای اولین بار با مردم ارتباط برقرار میکنید آنها هنوز نمیدانند که آیا شما ثابت قدم هستید یا نه آنها معمولاً آنچه را که شما میگویید به همان معنای لفظیاش قبول میکنند کلمات شما وزن دارند چون آدمها هنوز با اعمال شما آشنا نیستند.

با گذشت زمان، آنچه میگویید وزن کمتری پیدا میکند و وزن رفتار شما بیشتر میشود هیچ چیز آسان تر از بیان کلمات نیست؛ هیچ چیزی سخت تر از زندگی کردن بر مبنای کلمات نیست.

 اگر خوب نصیحت کنید اما سرمشق بدی ارائه دهید مخاطبان خود را گیج میکنید و بسیار مهم است در نهایت از دستشان میدهید اگر میخواهید ارتباط خوبی برقرار کنید ثبات قدم و پشتکار بسیار مهم است .

سرمشق خوبی باشید

آیا تا به حال شده در حال نوشتن یک پیام مطالبی را پیدا کنید که خوب یا جالب به نظر برسند اما نتوانید آنها را از طریق تجربه یا مشاهدهٔ خود تأیید کنید؟

 یعنی اینکه أن مطلب در واقع نصیحت شخص دیگری بوده نه خود شما در اوایل کارم به عنوان یک رهبر و سخنران این کار را میکردم اما انگار به من نمیخورد پس از چندین بار انجام این کار تصمیم مهمی گرفتم چیزی را که از صمیم قلب به آن اعتقاد ندارم آموزش نمیدهم.

این انتخاب باعث شد که تأثیر حرفهایم بیشتر شود چند سال بعد تصمیم گرفتم این روش را یک قدم جلوتر ببرم؛ من هر چیزی را که خودم نمیخواستم بر مبنایش زندگی کنم آموزش نمیدادم.

 این انتخاب اعتبار بیشتری به سخنانم اضافه کرد چون من را متعهد کرد که خودم سرمشق آن چیزی باشم که تدریس میکنم همان طور که جیمز کوزز و بری پوستر میگویند حقیقت این است که شما یا با الگوسازی رهبری میکنید یا اصلا رهبری نمیکنید.

 دیدن باور کردن ،است و مخاطبان شما باید ببینند که شما مطابق با معیارهایی که تعیین کرده اید و ارزشهایی که مدعی شان هستید زندگی میکنید.

رودی گالبریت که در دورههای رهبری مؤسسه مکسول به بیش از چهل هزار نفر آموزش داده که چطور به شکل مؤثری صحبت کنند این توصیه ها را به سخنرانان جدید ارائه میدهد تا به آنها در انتخاب موضوع سخنرانی کمک کند.

آنچه را آموخته اید دوباره زنده کنید و بگذارید که مخاطب هم آن موضوعات را به همراه شما دوباره زندگی کند.

با به اشتراک گذاشتن دستاوردهای ،خود احترام مخاطب را به دست آورید و با در میان گذاشتن شکستهای ،خود محبت آنها را نصیب خود کنید موضوع صحبت هایتان را بر اساس آنچه زندگی اش کرده اید انتخاب کنید پیروی از این توصیه ها به این سخنرانان جدید کمک میکند تا اعتبار مورد نیاز خود را به دست آورند.

 میگویند که روزی زن جوانی پسر کوچک خود را به دیدن مهاتما گاندی برد زن گفت مهاتما ، لطفاً به پسر کوچکم بگویید شیرینی نخورد.

گاندی :گفت برو و سه روز دیگر برگرد سه روز بعد زن و پسر کوچکش برگشتند و گاندی به پسر کوچولو گفت شیرینی نخور.

زن با تعجب پرسید اما چرا لازم بود بعد از سه روز برگردیم؟ نمیتوانستید این را همان روز اول به پسرم بگویید؟

گاندی جواب داد آن موقع نمیتوانستم به او بگویم چون سه روز پیش خودم هم شیرینی میخوردم.

 

این داستان نشان میدهد که الگوی خوبی بودن به سخنان فرد اعتبار می بخشد وقتی کسی نصیحت خوبی میکند اما سرمشق بدی ارائه میدهد در مخاطبش سردرگمی ایجاد می کند به همین دلیل است که رالف والدو امرسون :گفته آنچه هستی بالای سرت می ایستد.

 و چنان رعد و برقی میزند که نمیتوانم حرفهایت را بشنوم وقتی گفتار و رفتار فرد در یک راستا قرار نمیگیرند او نه تنها مخاطب را گیج میکند بلکه او را از دست میدهد.

صلاحیت داشته باشید.

وزن کلمات گوینده با دستاوردهای او تعیین می شود در کجا موفق بوده اید؟ چه مهارتهایی را کسب کرده اید که می توانید به دیگران منتقل کنید؟ شما نمی توانید چیزی را که ندارید به دیگران بدهید .

اگر هنوز در حوزه ای که میخواهید آموزش بدهید صلاحیت بالایی کسب نکرده اید با کار در آن زمینه و یادگیری بیشتر شروع کنید.

ابتدا در کاری که انجام میدهید عالی باشید و بعد مهارتی را که از شما می جوشد به دیگران آموزش دهید فقط افراد با صلاحیت این حق را به دست می آورند که دربارهٔ روش زندگی دیگران صحبت کنند.

قابل اعتماد باشید.

اعتماد بزرگترین دارایی فرد است وقتی اعتبار خود را ثابت کردید مردم میدانند که حسن نیت دارید و واقعاً میخواهید به دیگران کمک کنید در این حالت مردم میتوانند اعتبار شما را حس کنند.

 قابل اعتماد بودن رهبران و ارتباطات را کارآمد میکند چون در این صورت است که مردم به آنها گوش میدهند حرفشان را باور میکنند و با آنها همکاری میکنند.

 بدون ،اعتماد همه چیز متوقف میشود چرا دوست دارید با دیگران صحبت کنید؟ انگیزه شما چیست؟ آیا واقعاً برای پیشبرد اهداف مخاطبان در کنار آنها هستید؟ یا این کار را به خاطر خودتان انجام میدهید؟ برای پیشرفت شغلی؟ تبلیغ کسب و کار خودتان؟ چاپ کتابتان؟ مشهور شدن؟ این انگیزه ها ممکن است اشتباه نباشند اما هیچ یک از آنها ایجاد اعتماد نمیکند اول و مهمتر از همه شما باید برای نفع رساندن به دیگران صحبت کنید.

منبع : مجموعه ای از کتاب های جان سی مکسول.

 

 

 

5 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دیدگاه شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x