نحوه ارتباط باورمندانه

به پیام خود و مخاطبان خود ایمان داشته باشید

نحوه ارتباط باورمندانه

پس دوباره می پرسم: واقعاً به چه چیزی اعتقاد دارید؟ آیا اعتقادات خود را می شناسید؟ اگر نه مدتی را صرف فکر کردن به اصولی کنید که زندگی شما را هدایت میکنند اگر قبلاً اعتقادات خود را شناسایی کرده اید ،آیا آماده اید از آنها برای شفاف سازی پیامهای خود بهبود ارتباطات خود و ایجاد تغییرات مثبت در دنیای خود استفاده کنید؟

 اگر قانون باورمندی را بپذیرید و به آن عمل کنید این ظرفیت را دارید که به یک سخنران باورمند تبدیل شوید ضمناً برای اینکه باورهایتان ارتباطات شما را بهبود بخشند سه اقدام عملی وجود دارد که میتوانید همین حالا انجامشان دهید برای برقراری ارتباطی باورمندانه باید به این سه چیز ایمان داشته باشید.

 

به خود باور داشته باشید

مارتین سلیگمن و پیتر ،شولمن استادان دانشگاه پنسیلوانیا مطالعاتی را در مورد تأثیر شخصیت و اعتماد به نفس بر موفقیت افراد انجام دادهاند آنها تصمیم گرفتند که فروشندگان بیمه را بررسی کنند چون میدانستند که شاغلان این حرفه با نرخ بالای عدم پذیرش از سوی خریداران بالقوه سروکار دارند آنچه سلیگمن و شولمن دریافتند.

 این بود که فروشندگان خوش بین بیشتر از بدبینها در این حرفه دوام داشتند افراد خوشبین و با اعتماد به نفس ۳۷ درصد بیش از همکاران بدبینشان قراردادهای بیمه را می فروختند.

 درسی را که از این مطالعه میگیریم میتوان در ارتباطات به کار برد اگر خودتان را باور نداشته باشید مخاطبان چطور شما را باور خواهند کرد؟ برای اینکه سخنران مؤثری باشید باید اعتماد به نفس داشته باشید؛ اما این اعتماد به نفس هرگز نباید از مرز تکبر عبور کند وگرنه مخاطبان خود را از دست خواهید داد.

 تراویس ،بردبری نویسنده نشریه فوربس در مورد قدرت اعتماد به نفس در رهبری نوشته است اما مشاهدات او در حوزه ارتباطات هم به همان اندازه کاربرد دارند.

ما به سمت رهبران با اعتماد به نفس گرایش داریم چون اعتماد به نفس مُسری است و به ما کمک میکند باور کنیم که چیزهای بزرگی در انتظار ماست ترفند رهبری آن است که مطمئن شوید اعتماد به نفس شما به سمت تکبر و خودخواهی نمی لغزد.

 اعتماد به نفس به معنای اشتیاق و باور شما به تواناییتان برای محقق ساختن چیزهاست اما زمانی که اعتماد به نفس شما ارتباط خود را با واقعیت از دست میدهد ممکن است فکر کنید.

 میتوانید کارهایی را انجام دهید که در واقع نمیتوانید انجامشان دهید و تصور کنید کارهایی کرده اید که در واقع هرگز انجامشان نداده اید در این حالت ناگهان خود را در مرکز همه چیز میبینید و غرور باعث میشود که اعتبار خود را از دست بدهید.

رهبران بزرگ و با اعتماد به نفس همچنان متواضع هستند آنها نمیگذارند دستاوردها و موقعیت اقتدارشان به آنها این احساس را بدهد که از کس دیگری بهترند اعتقاد راسخ اعتماد به نفس می آورد و اعتماد به نفس اعتقاد را تقویت میکند؛ البته تا زمانی که تمرکز ما بر کمک به دیگران باشد نه پیشرفت خود.

 

به پیام خود و مخاطبان خود ایمان داشته باشید

بسیار مهم است که هم به پیام خود و هم به مخاطبان خود ایمان داشته باشید تا بتوانید با ،اطمینان ارتباط برقرار کنید در بخش بعدی مقاله با عنوان آنچه گفته میشود درباره ایجاد محتوای خوب بحث میکنم و در قانون هم هوایی در مورد اهمیت مخاطب مینویسم اگر باور خود را به این دو از دست بدهید برای برقراری ارتباط مؤثر مشکل خواهید داشت.

اگر هر یک از این باورها متزلزل ،شوند ارتباط شما آسیب میبیند چندین سال مالک شرکتی به نام خدمات مباشرت بودم مأموریت ما در این شرکت کمک به سازمانهای غیرانتفاعی برای جمع آوری پول بود و ما در کارمان موفق بودیم. مشتریان ما با کمک ما بیش از سه میلیارد دلار برای اهداف خود جمع آوری کردند.

 روند کار ما همیشه این طور شروع میشد که یکی از اعضای گروه ما به این سازمانها میرفت و در مورد اینکه چگونه میتوانیم به آنها کمک کنیم یک جلسه توجیهی فروش برگزار میکرد.

یک روز یکی از نمایندگان فروش ما پیش من آمد و گفت من یک سخنرانی ثابت را در صدها سازمان انجام میدهم و حوصله ام سر رفته است آیا میتوانید به من کمک کنید تا اشتیاق خود را به صحبت هایم دوباره به دست بیاورم؟

 من با این سؤال شروع کردم که آیا او معتقد است که ما شرکت مناسبی برای این کار هستیم؟

او گفت بله ما بهتر از هر شرکت دیگری در این صنعت کار میکنیم از او پرسیدم که آیا معتقد است پیامی که به اشتراک میگذارد درست است یا راه بهتری برای کشف چالشهای یک مشتری بالقوه و ارائه خدمات شرکت ما به آنها وجود دارد.

 او پاسخ داد من به پیام خودم ایمان دارم و فکر میکنم ما آن را به بهترین شکل ارائه میکنیم اگر روش بهتری وجود داشت حتماً از آن استفاده میکردم بر اساس پاسخهای او مشخص بود که او به پیامی که ابلاغ میکند، اعتقاد دارد.

 من فقط به یک نتیجه رسیدم او حوصله اش سر رفته بود چون به جای افرادی که برای اولین بار به سخنرانی اش گوش میدادند روی خودش متمرکز بود او به پیامش باور داشت اما بر افرادی که میتوانست به آنها کمک کند متمرکز نبود.

وقتی صحبت میکنید اگر تمرکز شما بر روی دیگران و منافعی که آنها از پیام شما دریافت میکنند باشد، این باور شما به دیگران سرایت پیدا میکند آن وقت است که باور شکوفا می شود و قدرت واقعی پیدا میکند فروشندگان معمولی زمانی که هم به پیامشان و هم به مخاطبشان باور داشته باشند به سخنوران و فروشندگانی فوق العاده تبدیل میشوند.

من برخی از سخنرانیهایم را صدها بار ایراد کرده ام اما هر بار که آنها را ایراد میکنم هیجانی میشوم چرا؟ چون برای من تازگی دارد؟ نه چون برای مخاطبانم تازگی دارد از آنجا که آن پیام به من کمک کرده قویاً اعتقاد دارم.

 که به دیگران هم کمک خواهد کرد آیا شما هم متقاعد شده اید که آنچه برای گفتن دارید میتواند به شنوندگانتان کمک کند و آنها را به شیوه ای مثبت تحت تأثیر قرار دهد؟ اگر این طور باشد سخن شما و باورپذیر میشود به قدرت کلمات خود ایمان داشته باشید وقتی به چیزی باور دارید مطمئن میشوید و یقین نشان دهنده قدرت است این قدرت در لحن شما ظاهر میشود و پیام شما را قوی تر میکند.

 در این صورت آنچه شما میگویید مثبت است نه منفی لحن شما فعال است نه منفعل عبارات شما قوی هستند نه مردد وقتی به قدرت کلام خود ایمان داشته باشید با احساس صحبت میکنید این نشانه ضعف نیست؛ نشانه قدرت است موقع سخنرانی از نشان دادن قلب خود نترسید.

سخنرانان بزرگ این نکته را درک می کنند وینستون چرچیل مینویسد خطیب تجسم احساسات توده است او قبل از آن که بتواند هر احساسی را به مردم القا کند باید خودش تحت تأثیر آن احساس قرار بگیرد او قبل از اینکه بتواند اشکهای آنها را جاری ،کند.

 باید اشکهایش جاری شود برای قانع کردن ،مردم خطیب باید خودش متقاعد شده باشد چرچیل تنها بیست و سه سال داشت که این جملات را نوشت اما تمام زندگی اش آنها را به کار بست به عنوان یک ،سخنران وقتی متقاعد شوید که میتوانید به دیگران کمک کنید و بهترین روش عمل را به آنها ارائه دهید مخاطبان شما احساس امنیت میکنند.

 اعتماد به نفس پیدا میکنند و شروع به پذیرش توصیههای شما میکنند اگر اعتبار و حقیقتی در حرفهایتان داشته باشید پای چیزی ،بایستید بر مبنای ارزشهای درستی زندگی کنید و بهترینهای خود را ارائه دهید همیشه مخاطبان خود را تقویت و به آنها ارزش اضافه خواهید کرد.

باورمندی در دوران کرونا

در سال ۲۰۲۰ وقتی کرونا به یک بیماری همه گیر جهانی تبدیل شد میلیونها نفر در سراسر جهان جان خود را از دست دادند و صدها میلیون نفر دیگر آسیب دیدند وقتی همه چیز تعطیل شد و مردم منزوی شدند .

 

چیزی که من را تحت تأثیر قرار داد این بود که در زمانه ای که مردم بیشتر از همیشه به کمک و دلگرمی نیاز داشتند در دریافت آن با مشکل مواجه بودند.

به عنوان سخنرانی که زندگی میکند تا به زندگی مردم ارزش بیفزاید این وضعیت را بسیار ناامیدکننده یافتم در عرض یک هفته تقویم سخنرانیهای من از ۲۳۵ برنامه به ،هیچ از انتظار تأثیرگذاری مثبت بر نیم میلیون نفر به صفر رسیده بود با تمام وجود میدانستم که مردم کمک میخواهند اما من نمیتوانم برای کمک به آنها سفر کنم اما چه کار کردم؟

تصمیم گرفتم هر هفته ضبط درسهایی را شروع کنم که افراد و سازمانها بتوانند به صورت برخط تماشایشان کنند تا تشویق و تجهیز شوند من تصمیم گرفتم قدرت و اعتماد به نفسی را که امیدوار بودم در عبور از این بیماری همه گیر به مردم کمک کند.

 از خودم نمایش بگذارم من میخواستم مردم نه تنها کمک بلکه امید هم دریافت کنند به ویژه که هیچ کدام از ما نمیدانستیم این همه گیری چقدر طول خواهد کشید به این روش بود که سعی کردم در آن دوران سخت نقش خودم را ایفا کنم.

دنیایی متفاوت را نمیتوان توسط افرادی بی اعتنا .ساخت اگر میخواهید تغییری ایجاد کنید باید باورهای خود را بدانید و بر اساس آنها عمل کنید و اگر میخواهید سخنوری باشید که تغییر ایجاد میکند.

 باید هنگام صحبت کردن از قدرت عمیق ترین باورهای خود استفاده کنید چرا؟ چون هرچه باورتان قوی تر باشد مردم بیشتر آن را احساس میکنند این قانون باورمندی است.

 

 

 

 

 

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دیدگاه شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x