فعالیتهای تولیدی وفنی درکسب وکارهای کارآفرینانه
فعالیت های تولیدی و فنی در کسب و کارهای کارآفرینانه
تولید فرایندی است که طی آن،مواد خام به وسیله ی سازمان به کالا یا خدمات نهایی تبدیل می شود و عبارت است از استفاده از منابع برای ایجاد یک کالا یا خدمات، یک ماده یا منبع ممکن است به وسیله ی یک ماشین«تراکتور،چرخ خیاطی،کامپیوترو..»،یا یک فرآیند«تجزیه و تحلیل آماری یا آموزش»یا از طریق تسهیلات«دانشکده ها،رستوران ها یا درمانگاه ها» تغییر شکل پیدا کند.
مدیریت تولید یا عملیات،فرآیندطراحی و مدیریت یک سیستم تولیدی است ؛وهدف ازآن تولید خدمات یا محصول با پایین ترین هزینه است که ضمن آن بالاترین کیفیت حاصل می شود.
فعالیت ها در سازمان ها منجر به ایجاد کالا و خدمات می شوند.
در شرکت های تولیدی ، فعالیت هایی که منجر به تولید فیزیکی شوند کاملا آشکارند.
برای نمونه ما می توانیم فرآیند تولید یک محصول قابل لمس،مانند یخچال را مشاهده کنیم؛در این نوع فعالیت ها تمایل بر این است که واژه «مدیریت تولید»استفاده شود.در برخی از سازمان هایی که محصولات فیزیکی ساخته نمی شوند،کارکرد تولید کمترملموس است وزمانی که فعالیت هایی مثل فرآیند پرداخت چک در بانک،مراقبت از بیمار در بیمارستان و…انجام می گیرد،اینگونه فعالیت ها به «عملیات»معروف اند.این شکل از موسسات را «سازمان های خدماتی»می نامند،و فعالیت های تولیدی این سازمان هارا معمولا «عملیات»یا«مدیریت عملیات خدماتی» می نامند.تولید ترکیبی است که از عناصرزیادی تشکیل شده است .
طبقه بندی اقتصاددانان از تولید،به لحاظ سادگی محتوا کافی بنظر می رسد. از نظر اینان تولید ترکیبی از خاک «منابع ومواد اولیه» نیرو کار «منابع انسانی » است.
خاک شامل معدن،جنگل،آب و انرژی عناصری مانند ایناهاست. وقتی این عناصر شناخته شده به صورت مناسب درآمد،می توان آن ها را یک عامل تولید محسوب کرد.مثلا اگر از وجود نفت خام در زیر زمین مطلع نباشیم ،یا در صورت وجود نتوانیم آن را استخراج کنیم این عنصریک عامل تولید تلقی نمی شود .در غیاب خاک،عناصر دیگر برای تولید کافی نیستند.بنابراین خاک ،عامل اساسی تولید محسوب می شود.
کار یا به طور کلی نیروانسانی ،شامل توان های فیزیکی و فکری انسان های هر کشور است.توانایی کارکردن یا ذاتی است یا از طریق تجربه و آموزش به دست می آید. عامل نیرو انسانی یکی از عوامل اجتناب ناپذیر ایجاد فایده است . حتی در تولید مکانیزه هم تا حدی نیرو انسانی سهیم است.پس نیروی انسانی نیز از عوامل اساسی تولید محسوب می شود.
سرمایه در واقع عاملی است که از عوامل خاک و نیرو انسانی تولید می شود. در جوامع مدرن عصر حاضر،تولید بدون سرمایه غیر ممکن است. سرمایه را انسان تولید می کند. انسان اولیه سرمایه را ابتدا به صورت طبیعی کشف کرد و سپس خود آن را به وجود آورد.مثلا تبرسنگی که انسان اولیه به منظورافزایش تولید با به کارگیری نیروی بدنی و عناصر طبیعی تولید کرد،سرمایه است که به صورت ابزار کاردرآمده است. یکی از اقتصاددانان مشهور،سرمایه را نیروی ذخیره شده ی کار تعریف می کند.در واقع انسان ،مانند انسان اولیه ،با صرف قسمتی از زندگی راحت خود می تواند مقدلری از کارش را در راه ایجاد سرمایه بکار گیرد.بدین ترتیب او می تواند با ذخیره کار ، در نتیجه ایجاد سرمایه در آینده مقدار تولید را افزایش دهد. بنابراین همانطور که شرح داده شد، منظور از سرمایه تنها عامل پول نیست ،بلکه سرمایه را باید به صورت تغییر شکل«نیروی کار انباشته شده»به صورت پول،ابزار،ماشین یا تکنولوژی تعریف کرد.
اهداف مدیریت تولید
در مدیریت تولید یا عملیات،به کمیت ،کیفیت،زمان و هزینه توچه می شود.هدف اصلی مدیریت تولید،بدست آوردن مناسب ترین مقداراین عوامل یا به عبارت دیگر،پاسخ به سوالاتی است از قبیل کدام کالا،با کدام خصوصیات در کجا،به وسیله ی چه کسی با کمترین هزینه یا بیشترین سود تولید می شود.
بنابراین فعالیت در زمینه های زیر است :
الف)پاسخ به تقاضای مصرف کننده به بهترین وجه از نظر قیمت زمان،کمیت و کیفیت
ب)کاهش سطح موجودی انبار یا افزایش چرخه ی موجودی تا حد ممکن
ج)تحقق اهداف بالا بردن سطح استفاده از منابع انسانی و ماشینی موسسه
بنا بر چهار دلیل عمده ،اهمیت مدیریت تولید و عملیات را بررسی می کنیم :
1.مدیریت تولید و عملیات ، یکی از فعالیت های عمده هر سازمان است و وجودآن برای درک آنچه سازمان انجام می دهد ضروری است. تنها با مطالعه مدیریت تولید و عملیات فهم اینکه افراد چگونه خود را برای سرمایه گذاری سودمند سازمان دهی می کند میسر می شود.
2.مدیریت تولید و عملیات را مطالعه می کنیم تا بدانیم کالا یا خدمات چگونه تولید می شود زیرا بخش تولید به عنوان قسمتی از جامعه ،کالا های مورد استفاده مارا تولید می کند .
3.مدیریت تولید و عملیات را مطالعه می کنیم ،زیرا یکی از پر هزینه ترین بخش های هر کسب و کاراست.در حقیقت مدیریت تولید و عملیات بهترین فرصت برای سودآوری در تولید کالا یا عرضه خدمات به وجود می آورد.
4.بالاخره چهارمین دلیل این است که مطالعه ی مدیریت تولید و عملیات ،امکان شناخت اینکه مدیران تولید و عملیات چه می کنند فراهم می سازد،و همچنین بادرک آنچه این مدیران انجام می دهند افراد می توانند مهارت های لازم را برای تصمیم گیری که برای یک مدیر ضروری است تقویت کنند.چنین درکی سبب کشف فرصت های شغلی متعدد و پر سود در بخش تولید و عملیات خواهد شد.
مدیران تولید وعملیات، فرآیند مدیریت را در تصمیم گیری های خود در راستای وظیفه یا کارکرد مدیریت تولید و عملیات به کار می برند. در یک سازمان پیچیده،مدیران از طریق فعالیت هایی مثل تحقیق و توسعه طراحی محصول وفرآیند،برنامه ریزی تهسیلات ،خرید، مهندسی صنعتی تعیین روش ها رویه ها ، برنامه ریزی تولید و کنترل موجودی ،علم مدیریت «تحقیق در عملیات»مدیریت کیفیت یا کنترل کیفیت ،نگهداری و تعمیرات و..تولید و پیشرفت عملیات کمک می کنند که هریک از این فعالیت ها نیز نیاز به برنامه ریزی ،سازمان دهی ،مدیریت منابع انسانی ؛هدایت و کنترل دارد.
مراحل تکامل مدیریت تولید
قرن بیستم شاهد دو انقلاب در صحنه ی تولید بود.انقلاب اول را پس از جنگ جهانی اول «هنری فورد»و «آلفرد اسلوان» پی ریزی کردند که منجر به ظهورتولید انبوه و پایان عصر تولید صنعتی دستی شدو انقلاب دوم «تاایچی اوهنو»در شرکت خودرو سازی تویوتا صورت گرفت که با محوریت حذف اتلاف ،اتمام عصر تولید انبوه و زایش تولید ناب را در پی داشت . براین اساس می توان سه مرحله ی تکاملی را برای مدیریت تولید در نظر گرفت:
1.تولید دستی یا سنتی
در این شیوه تولید که مبتنی بر حرفه و هنر است ،کارگران ماهربا بکارگیری ابزارآلات ماشینی چند کاره،محصولاتی غیر استاندارد را درحجم کم و تنوع بالا،به صورت سفارشی برای خریدارانی خاص تولید می کردند.طبیعی است که این ویژگی منجر به قیمت زیاد محصول می شود امروزه در ساخت ماهواره ها،سفینه های فضایی و مشتریان با سلیقه های خاص،همچنان شیوه دستی کاربرد دارد.
یک تولیدگر دستی،از کاگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطاف پذیراستفاده می کند تا دقیقا آنچه را که مشتری می خواهد بسازد.در مجموع مشخصات تولید دستی از این قرار است :
. وجود نیروی کاری که در طراحی،ماشین کاری،اندازه کردن مهارت داشته باشد
. وجود سازمان دهی غیرمتمرکز
. به کارگیری ماشین آلات چندمنظوره
. حجم بسیارپایین تولید
تولید انبوه
این شیوه تولید اولین بار توسط آدام اسمیت درقرن هیجدهم مورد تحلیل قرارگرفت و بر تخصص و تقسیم کارو مفاهیمی چون مقیاس اقتصادی تولید و شیوه های تجزیه و تحلیل ،سود حجم فعالیت تاکید دارد.ازویژگی های دیگر این شیوه تولید این است که محصول توسط متخصصان طراحی و بوسیله ی کاگران غیرماهر تولید می شود.نیروکار به آموزش کم احتیاج داردوتنوع محصولات نیز محدود است،ولی بخاطرحجم بالای تولیدروند قیمت ها نزولی است.از آنجا که تولید محصول جدید محتاج تغییر کل سیستم است ، از این رو در این سیستم تاآنجا که امکان داشته باشد ،به منظور افزایش کاراییو کاهش قیمت،تولیدگر از ایجاد هر نوع نوآوری جلوگیری می کندودر نتیجه به بهای از دست رفتن تنوع ملال آوربودن محیط کاری برای کارکنان به دلیل وجود روشهای کاری یکسان،محصول ارزان تر در اختیار خریدارقرارمی گیرد.
برخی از مهمترین مشخصات تولید انبوه عبارتند از:
نیروکار: تقسیم کارتا هرجا که امکان داشته باشد،شعاری بود که در این دوره مدنظر قرار گرفت .در کارخانه ها با تولید انبوه ،کارگرمونتاژکننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد.
سازماندهی : تولید کننده انبوه سعی می کند با استفاده از راهبرد ادغام عمودی کامل از مواد اولیه تا سایر قطعات را خودش تولید کند.
ابزارها : از ابزارآلاتی که فقط در هر زمان یک وظیفه را انجام می دهد،اسافاده می شود که این کار صرفه جویی زیادی در زمان آماده سازی ماشین آلات به وجود می آورد.
محصولات : محصولات تنوع کمی دارند و قیمت آنها پایین تر است .
تولید ناب
زادگاه تولید ناب شرکت تویوتا در جزیره ناگویای ژاپن است. در دهه ی 1930میلادی ای .جی .تویودا به همراه مهندس شرکت (تاایچی اوهنو) به آمریکا سفر کرد و از شرکت اتومبیل سازی فورد بازدید نمودند و به این نتیجه رسیدند که اصول تولید انبوه قابلیت پیاده سازی را درژاپن ندارد،زیرا این سیستم پر از اتلاف است .براین مبنا آنها شیوه ی جدیدی را که بعد ها «تولید ناب»نام گرفت ایجاد کردند تولید ناب نگرشی است که هدف آن حذف هر فرآیند فاقد ارزش از مرحله ی تهیه مواد اولیه تا فروش است که برای مشتری ارزش افزوده ای را ایجاد نمی کند.
انجمن ملی استاندارد و فناوری در وزارت بازرگانی آمریکا ،تولید ناب را اینگونه تعریف کرده است:«یک راه حل نظام مند برای شناسایی و از بین بردن اتلاف ها (فعالیت هایی که دارای ارزش افزوده نیستند) از طریق بهبود مستمر و به جریان انداختن تولید ،درست در هنگامی که مشتری به آن نیاز دارد» این فلسفه ی تولیدی در پی کمال و بی نقص کردن سیستم های تولیدی است .از دیدگاه تاایچی اوهنو اتلاف ،هرفعالیتی است که منابع را مصرف کند،ولی ارزشی برای مشتری خلق نکند.
تولیدناب به اسامی دیگری چون «تولید روان ،سیستم تولید تویوتا،تولید انعطاف پذیرو تولید بهنگام »نیز نامیده می شود.این تولید از رو ناب نامیده می شود که در مقایسه با تولید انبوه همه چیز را به میزان کمتر مورد استفاده قرار می دهد ،نیاز به رقابت موثر در اقتصاد جهانی ،فشار از طرف مشتریان برای کاهش قیمت ها ،نیاز به استانداردسازی فرآیند ها برای دستیابی به نتایج مورد انتظار،افزایش دائمی ،انتظارات مشتری ،از جمله مهمترین دلایل تاکید تولید ناب است .
تولید ناب مزایای تولید دستی و تولید انبوه را با یکدیگر تلفیق کرده و از قیمت بالای اولی و انعطاف ناپذیردومی اجتناب می کند. بنابراین تولیدگر ناب برای تولید محصولات متنوع افرادی را از همه سطوح سازمانی و با مهارت های مختلف به صورت گروهی گرد هم می آورد و نیز از ماشین آلاتی استفاده می کند ،که هم به طور فزاینده خودکار بوده و هم بسیار انعطاف پذیر هستند. تولیدگر ناب در مقایسه با تولیدگر انبوه همه عوامل (نیروانسانی موجود،فضای لازم برای تولید،زمان مورد نیاز برای ساخت محصول جدید،میزان موجودی مورد نیازو سرمایه ای که صرف ابزارآلات می شود)را به میزان کمتر مورد استفاده قرار می دهد.
زندگی به سبک شکرگزاری | جلسه 28 | منبع امید و عشق لایتناهی
زندگی به سبک شکرگزاری ، مدیتیشن جلسه بیست و هشتم ، با موضوع عشق و امید لایتناهی لطفا در مکانی آرام و با هندزفری به
دوره زندگی به سبک شکرگزاری | جلسه 27| توانایی شکرگزاری
زندگی به سبک شکرگزاری ، مدیتیشن جلسه بیست و هفتم ، با موضوع توانایی شکرگزاری لطفا در مکانی آرام و با هندزفری به این مدیتیشن
دوره رایگان زندگی به سبک شکرگزاری | جلسه 26 | انرژی پول بخش 3
زندگی به سبک شکرگزاری ، مدیتیشن جلسه بیست و ششم ، با موضوع انرژی پول بخش 3 لطفا در مکانی آرام و با هندزفری به