روشهای مدیریتی بهینه سازی مدیریت تولید

Production management

روشهای مدیریتی بهینه سازی مدیریت تولید

برای شناسایی و بر طرف نمودن اتلاف ها در فرایند تولید یا عملیات برای بهینه ساختن روش های مدیریتی در استفاده صحیح از منابع کسب و کارها در فرآیند تولید از روشهای مختلفی استفاده می شود که در این ،فنونی همچون:

مدل آراستگی میحط کار( S5 ) مهندسی مجدد ( BPR) مهندسی ارزش و مدیریت ارزش تولید به هنگام ( GIT ) شش سیگما و مدیریت کیفیت از اهمیت بیشتری برخوردارند.

مدل آراستگی محیط کار[5s]

ایجاد فضای مناسب در محیط کارتوسط اجرای تکنیک ها و اصول پنچ اس میسر می باشد.این روش در ایجاد میحطی سازمان یافته و مرتب پاکیزه و استاندارد تاکید دارد . این تکنیک بر مفاهیم بسیار ساده ابتدایی استوار است و درک آن بسیار آسان است . اجزای این سیستم همکاری و مشکارکت آحاد کارکنان را می طلبد.

1.Structure [sort]=سازماندهی

2.Systematic [organize]=نظم و ترتیب

3.Sanitize[clean]=پاکیزه سازی و تمیزی

4.Standardize[hygiene]=استاندارد سازی

5.Self_discipline[discipline]=انظباط

پنج اس فنی است که به منظور برقراری و حفظ فضای کیفی در یک سازمان بکار گرفته می شود که اجزای آن مختصرا تشریح می گردد:

سازماندهی

سازماندهی در گسترده ترین معنای آن ،مرتب کردن اشیاء براساس قواعد اصولی معین است . از دیدگاه پنچ اس سازماندهی به معنای تشیخص ضروری و غیر ضروری و اتخاذ تصمیات قاطع و اعمال مدیریت اولویتهای برای رهایی از غیر ضروریات است . در اینجا تاکید اصلی بر مدیریت بر اولویتها و حذف غیر ضروری ها از طریق شناسایی و حذف عوامل آنها درهمان مراحل اولیه پیش ازتبدیل شدن آنها به مشکلات واقعی است .در محل کار انبوهی از کاغذ و لوازم اضافی داریم که بیش از یک بار از آنها استفاده نکرده ایم و مدت هاست که به آن نیاز نداشته ایم .اما در این گونه موارد به جای مدیریت بکارگیری مدیریت اولویت ها دائما به خود می گوییم بالاخره یک روز ممکن است از آن ها به نحوی استفاده کنیم و بدین ترتیب تنها به دلیل کاربرد احتمالی از دور ریختن آنها خودداری می کنید. آنچه در این موارد باید انجام دهیم تصمیم گیری قاطعانه برای مشخص کردن ضرورتها از غیر ضرورتهاست. در اینجا باید مدیریت اولویت ها را بکار گرفت .ذخیره سازی اشیاء و اطلاعات نامنظم و غیر انتخابی حاصلی جز جا پر کردن و دوباره کاری ندارد لذا همواره باید اشیاءغیر ضروری را به دورریخت .سازماندهی به معنای واقعی دور ریختن اشیایی است که به آنها احتیاجی نداریم.انجام خانه تکانی گسترده و دور ریختن اشیا زیادی بی مصرف در این میان بسیار اهمیت دارد.زیرا پس از این کار می توان مشکلات موجود را ریشه یابی و علل آنها را کشف کرد و بدین ترتیب سرچشمه مشکلات را از میان برداشت. این کار،مهم ترین بخش از فعالیت های پنچ اس است .

نظم و ترتیب

نظم و ترتیب یعنی قراردادن اشیاء در مکان های مناسب یا به ترتیب مطلوب ، به نحوی که بتوان از آنها به بهترین وجه استفاده کرد.نظم ترتیب راهی است برای یافتن و بکار بردن اشیا مورد نیاز بدون انجام جستجوهای بیهوده . هنگامی که هر چیزی با توجه به کارکرد با در نظر گرفتن کیفیت و ایمنی کار در جای مناسب و مشخص قرار داشته باشد، محل کار همواره منظم و مرتب خواهد بود.

هدف نهایی فرایند نظم دهی دراختیارداشتن شیء مورد نیاز در مکان ،زمان و به مقدارنیاز است .کلید دستیابی به این هدف پرسیدن(چه چیز_چه وقت_چرا_چه کسی_چطور کجا) در مورد هر یک ازاشیا است .مراحل لازم برای برقراری نظم و ترتیب عبارت اند از:

1.تحلیل وضعیت موجود

2.تعیین محل استقراراشیاء

3.مشخص کردن نحوه قرارگیری اشیا در محل تعیین شده برای آنها

4.ترغیب افراد به رعایت مقررات مربوط به استقراراشیاء

پاکیزه سازی

پاکیزه سازی عبارت اند از دور ریختن زوائد و پاکیزه کردن اشیا از آلودگی ها و موارد خارجی.از دیدگاه پنج اس پاکیزه سازی نوعی بازرسی است . بدین ترتیب بازبینی و پاکیزگی میحط کار برای حذف آلودگی ها ،زوائد موضوعات عمده مورد تاکید در پاکسازی می باشد.

استاندارد سازی

استاندارد سازی از دیگاه پنج اس عبارت از کنترل و اصلاح دائمی سازماندهی نظم و ترتیب پاکیزگی است؛ و به این ترتیب شامل پاکیزگی نظافت شخصی و هم در برگیرنده پاکیزگی محیط کار است.تاکید اصلی در استاندارد سازی،متوجه مدیریت دیداری و استاندارد کردن مقررات است و با استفاده از نوآوری و مدیریت دیداری، شرایط و اوضاع در محیط کار به نحوی استاندارد و کنترل می شود که بتوان همواره با سرعت و دقت عمل نمود.

انضباط

انضباط به معنی برخورداری از توانایی لازم برای انجام امور به شیوه ی مطلوب و مورد نظر است .نکته اصلی در اینجا شکل دهی و ایجاد عادات صحیح به چای عادات نادرست است این کار باید از طریق شیوه های آموزش درست و تمرین دادن افراد در این زمینه صورت گیرد . این تمرین ها ازطریق وضع مقررات و پیروی از آنها صورت می گیرد.

مهندسی مجدد

مهندسی مجدد: در مهندسی مجدد فرایند کسب و کارلازم است برای دستیابی به کیفیت برتر انعطاف پذیری و هزینه ی پایین ،فرایند ها را ساده کنیم و کلیه وظایف خدمات به یک مشتری را در یک جا و به مسئول مشخص بسپاریم.

زیرا مشتری فقط به یک چیز توجه دارد و آن هم «حاصل کار» است.در شیوه جدید به جای واژه ی «رئیس فعالیت ووظیفه» با واژگان «مشتری و فرایند و نتیجه»سرو کار داریم .

هدف بیمار«مشتری» مراجعه به پزشک بدست آوردن سلامتی «نتیجه»است و نه معاینه گلو،گرفتن فشار خون یا نبض «وظیفه»رسالت کارمند و کارگر حل مشکل مشتری است بنابراین باید سرار فرایند کار را اجرا کند و به نتیجه دلخواه مشتری برسد.

مهندسی ارزش و مدیریت ارزش

مهندسی ارزش و مدیریت ارزش: مهندسی ارزش رویکردی سازمان یافته و خلاق است که هدف از آن تعیین دقیق هزینه های غیر ضروری است؛ هزینه هایی که مصرف آنها هیچ یک از جنبه های کیفی کاربردی مشتری مداری و ظاهری محصول یا خدمات را بهبود نمی بخشد . 

مدیریت ارزش با تعریف کارکرد های مورد نیاز برای دستیابی به اهداف و تلاش برای تحقق این کارکردها با حداقل هزینه «مصرف منابع»و با شرط حفظ و کیفیت سرو کار دارد و در پی دستیابی به حداکثر و ارزش برای پروژه یا فرایند است به عبارت دیگر مهندسی ارزش به دنبال انجام درست پروژه است «کارایی پروژه» و مدیریت ارزش در پی انتخاب درست در پروژه است .«اثر بخشی پروژه».

تولید به هنگام

تولید به هنگام: تولید به هنگام روشی است که درآن هرمحصول درست در هنگامی که به آن نیاز است تولید میشود و هیچ ذخیره ای در انبار وجود ندارد.تولید به هنگام روشی است که به حذف اتلافات از جمله اتلاف مهمی بنام «موجودی اضافی »کمک می کند.پرسش های اساسی در مورد تولید به هنگام عبارت اند از:

_چه چیز نیاز است ؟

_ چه وقت نیاز است؟

_چه مقدار نیاز است ؟

بدین ترتیب با استفاده از تولید به هنگام می توان از اتلافات را حذف کرد و بهره وری را افزایش داد. چرا که با صفر کردن موجودی انبار،هزینه های نگهداری کالا در انبار ، حمل و نقل های اضافی و… حذف می شود.

شش سیگما

شش سیگما: سیگما یکی از حروف الفبای یونانی در علم آمار از شاخصهای مهم پراکندگی به نام انحراف معیار می باشد و در واقع مقیاسی برای سنجش انحراف است . سیگما بیانگر آن است که یک فرایند چه اندازه از حالت مطلوب خود خارج شده است . لذا سیگما استعاره ای از برای دقت فوق العاده برای کاهش هزینه های کیفیت ؛ استعاره ای که اهمیت محاسبات دقیق در فرایند تولید و ارائه خدمات را مورد تاکید قرار می دهد.

شش سیگما این مکان را سازمان می دهد که از روش های آماری برای توصیف اندازه گیری تجزیه و تحلیل پیشرفت و کنترل فرایند ها برای اعلی سازی استفاده می شود .

1.افزایش رضایت مشتری

2.کاهش زمان انجام فعالیت ها

3.کاهش تعداد نقایص

چرخه ی شش سیگما: 1)تعریف 2)اندازه کیری3)تجزیه و تحلیل 4) بهبود 5) کنترل

1.تعریف :اهداف مرزهای پروژه ، براساس دانش مجریان پروژه از اهداف تجاری سازمان نیازهای مشتریان و فرایندی که برای رسیدن به سطح مطلوب بهبود است تعیین می گردد.

2.اندازه گیری : با استفاده از ابزار های اندازه گیری (فرم .نمودار.ماتریس) میزان مشکلات مورد سنجش قرار می گیردتا درک واقعی از مشکلات و شرایط فرایند موجود ،مکان یا منابع مشکلات به دقت مشخص می گردد.

3.تجزیه و تحلیل: با استفاده ای از روش هایی همچون طوفان فکری نمودار های علت معلولی نمودارپاره تو ، امثال آنان ارتباط علل و مشکلات با معلول و رخدادها مورد ارزیابی قرار می گیرد و علل ریشه ای مشکلات شناسایی می شود .

4.بهبود: در این فاز برای عللی که در فاز قبل بررسی گردیده راه حل هایی ارائه می شود .این راه حل ها پیاده سازی شده و نتایج آن ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این مرحله بایستی با استفاده از داده ها نشان داده شود که راه حل ها ارائه شده مشکلات را حل نموده و منجر به بهبود گردیده است .

5.کنترل :حصول اطمینان از حل مشکل و انجام مواردی به منظور اطمینان از عدم برگشت مساله به حالت پیش از بهبود است .

4.8 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Masih javadi
Masih javadi
6 ماه قبل

بسیار بسیار عالی و مفید برای هر مدیر و صاحب بیزینسی که به موفقیت خود علاقمند است. سپاسگذارم استاد گرامی

2
0
دیدگاه شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x