فعالیت های مالی در کسب و کارهای کارآفرینانه

فعالیت های مالی در کسب و کارهای کارآفرینانه

برنامه ریزی مالی

تجزیه وتحلیل چگونگی وضعیت مالی شرکت ،پیش بینی پیامدهای گونان سرمایه گذاری تامین مالی ، سیاست های تقسیم سود و ارزیابی شیوه های گونان اینگونه تصمیم گیری ها را برنامه ریزی مالی می نامند .

در یک بررسی همه جانبه را باید آشکار کنیم که سرکت در گذشته چگونه بوده است ، اینکه در چه شرایطی به سر می برد ،و درآینده چگونه خواهد شد.برنامه ریزان شرکت نه تنها باید در این رهگذر سمت سودهای گوناگون وپنداشته شده ی تصمیم گیری ها را بررسی کنند،بلکه باید انحرافات از نتایج احتمالی واقعی را مطالعه کنند .

زیرا پیامدهای مالی شرکت بستگی به همین تصمیم گیری ها دارد .در برنامه ریزی های مالی باید ثاتیر گوناگون این تصمیم گیری را بریکدیگر بررسی کرد چون در همه ی تصمیم گیری های مالی مسئله ی خطر (ریسک) نیز دخالت دارد .

در زمینه ی مالی برنامه ریزی بسیار سودمند است چون مدیر شرکت وادار می کند علت های انحراف از پیامدهای برنامه های پیش بینی شده را بررسی کند.گاه شرکت از پیش هدف هایی را برای خود تعیین می کند ، و برای دسترسی به آن هدف ها به برنامه ریزی های مالی و غیرمالی می پردازد که در این میان ،برنامه های مالی برای رسیدن به آن هدف نقش اصلی را بازی می کند.

زمانبندی و طول زمانی هر برنامه ریزی ،به هدف و چگونگی فعالیت کسب و کار بستگی دارد بیشتر کسب و کارها برنامه ی کاری خود را برای مدت زمانی یکسال سازماندهی می کنند.برخی نیز برای دستیابی به هدف های خود،به برنامه ریزی های 3ساله یا 5 ساله می پردازند .برخی نیز برنامه های 10 ساله یا بیشتر را دردستور کار خود دارند .

نیازهای تامین مالی متناسب بامراحل توسعه ی کسب و کار

مرحله ی قبل شروع کسب و کار= منابع مالی برای ایجاد نمونه ی اولیه ،تملک مکان برای کسب و کار،آمده کردن برنامه ی کسب و کار تحقیق و توسعه و تحقیقات بازار

مرحله شروع کسب و کار= منابع مالی را برای تامین مواد اولیه و موجودی انبار،کارخانه و تجهیزات اقدامات اولیه برای تبلیغات ،پرداخت هزینه ی پروانه ی بهره برداری و پیش پرداخت ها.

مرحله ی بهره برداری= منابع مالی برای تبلیغات ،هزینه ی فروش ،حقوق و دستمزد کارکنان مدیران -نرخ بهره – هزینه خدمات آب برق تلفن -افزودن به موجودی انبار-نیازهای جریان نقدینگی دوره ای یا فصلی .

مرحله ی رشد= منابع مالی برای توسعه ی امکانات ،ایجاد روشهای جدید توزیعی ، گسترش حوزه های جغرافیایی ،هزینه ی پذیره نویسی سهام برای تامین مالی بیشتر.

«فردفری»در کتاب کارآفرینی خود به شرح نیازهای تامین مالی کارآفرینان پرداخته و این نیازها را متناسب با مراحل توسعه ی کسب و کار کارآفرین دسته بندی کرده است.

مدیریت مالی و حسابداری

اغلب سوال می شود تفاوت مدیریت مالی و حسابداری چیست؟ می توان گفت تفاوت مدیریت مالی و حسابداری در دیدگاه این دو است .

حسابداری دیدگاه تاریخی دارد و هدف اصلی آن ثبت وقایع گذشته است،در حالی که مدیریت مالی با تاکید بر تصمیم گیری و ایجاد ارزش ،اساسا برآینده متمرکز می شود.

بنابراین با استفاده از اطلاعات تاریخی حسابداری ،مدیریت مالی سوالاتی مثل «اکنون به کجا خواهیم رفت؟»را مطرح می کند.

کسب و کارهای کوچک و کارآفرین را معمولا صاحبان سرمایه اداره می کنند. در این گونه شرکت ها هیچ گونه تضادی بین منافع صاحبان سرمایه و مدیران به وجود نمی آید ،زیرا هر دو یکی اند.یکی از هدف های بلند مدت شرکت باید ایجاد نقدینگی برای صاحبان شرکت و تضمین آینده ای روشن برای افزایش سرمایه گذاری آنان در شرکت باشد.به دیگر سخن باید حداکثر کردن ثروت صاحبان شرکت (حداکثر کردن ارزش سهام شرکت)یکی از مهم ترین هدف های شرکت باشد.امروزه الزمات اجتماعی مثل صرفه جویی در انرژی و جلوگیری از آلودگی محیط زیست نیز برای شرکت ها هدف است .

سیاست های شرکت در برگیرنده ی آن دسته از راهبردهایی است که شرکت برای دستیابی به هدف های خود به کار می بندد.

سیاست های شرکت ممکن است در برگیرنده پرسش هایی باشد مانند:آیا برای سرعت بخشیدن به رشد شرکت باید شرکت دیگری را خرید؟

هدف ها و سیاست ها را البته در تئوری صاحبان شرکت ها (سهامداران) و مدیر منتخب آنان (هیئت مدیره )تعیین می کنند. هیئت مدیره نیز مدیران اجرایی را برای انجام امور روزمره شرکت انتخاب می کند.بنابراین ،سهامداران اختیارات فوق العاده ای به مدیران واگذار می کنند که این اختیارات ،در برگیرنده ی تعیین هدف ها و انتخاب سیاست ها و اداره ی شرکت است .

صاحبان شرکت ها به دو دلیل کارهای یاد شده را به عهده ی مدیران منتخب خود می گذارند:اول آنکه برای صاحبان شرکت ها که ممکن است تعداد آنان بسیار زیاد باشد، حضور در شرکت خود اداره ی امور ،غیر عملی خواهد بود . 

دوم اینکه تخصص تجربه ی مدیریت را فرا گرفته اند و بهتر از صاحبان شرکت می توانند امور شرکت را اداره کنند.

امروزه بیشتر سهامداران واگذاری اختیارات ومسولیت ها به مدیران را به شرط آن که عملکرد شرکت براساس پرداخت سود سهام و کسب درآمد رضایت بخش باشد پذیرفته اند.